صدف

درُ دانه ء صدف همیشه مروارید سفید نیست

صدف

درُ دانه ء صدف همیشه مروارید سفید نیست

عمل

روز اول کارم هی یکم خسته که نه ولی یکم مردم 

 

رفتم تو مطب دوتا خانم با یه سگ ۵ ماه ماده اونجا بودن 

 

لباس عوض کردم سگ رو بردیم که عمل کنیم 

 

یکساعت طول کشید عمل برداشت رحم بود! 

 

هنوز تو اتاق بودیم که مریض بعدی آمد 

 

فقط فرصت کردیم که یه چای بخوریم 

 

دوباره رفتیم برای عمل که برداشتن دست سگ بود 

 

حیون زبون بسته یه غده سرطانی روی دست داشت سگ ماده 11 ساله

 

نزدیک 3 ساعت طول کشید که دست رو از ارنج قطع کنیم 

 

و یکی از سینه هاش توده چرکی داشت یه سه ربع هم اون طول کشید 

 

خلاصه خیلی خسته شدیم ولی خوشحالم که رفتم سر کار 

 

روز دوم زیاد مطب نموندیم ولی جالب بود  

 

با دکتر رفتیم کلید برای من و یکی دیگه از همکار ها درست کنیم 

 

هر چهارتا کلید به دوتا در می خورد 

 

ولی یه در رو از داخل فقط قفل می کردن و در دیگر رو هم قفل می کردن و هم باز 

 

اینم خلاصه ای از دو روز کار من  

 

همتون رو دوست دارم

نظرات 16 + ارسال نظر
حمید 1389/09/19 ساعت 08:37 ق.ظ http://jarrah.tk

سلام احساس می کنم با هم همکار هستیم..از خوندذن نوشته های شما لذت بردم..جراحی همیشه لذت بخشه

سلام/ شما هم جراحی می کنید؟؟ ولی من رشتم چیز دیگه هست تجربی کار می کنم / بله وقتی می دونی بیمار رو به بهبوده هیجان به آدم دست میده

مبارک باشد رفتی تو تخصصی نوشتن

تخصصی که نه هنوز نمب تونم خیلی از اصطلاحات رو درست بنویسم

مهسا 1389/09/19 ساعت 12:23 ب.ظ http://www.mahsash.blogfa.com

سلام خانوم دکتر
خوبی اجیه ناسممممممممممممم
الهی فدات بشم من خسته نباشی
خوچالم که رفتی سر کاری که دوس داری
ولی از اینم ناناحتم که خسته میشی من بهت روزا اس میدم اگه گوشیت روشن بود ماچت میتونم خستگیت دربره
وای فردا اخرین امتحان نیم ترممه اگه گفتی چی از قیافم معلومه نه؟ اره بالاخره نوبته شیمی فرا رسید هنو نخوندم
ولی میخونما اجی
الهی قفونه اجیه خانوم دکترم بشمممممم بووووووسمت دالم یه عالمه مفاظبه خودت باش فهلا

سلام جیگر اجی / میگم من از فردا میرم سوپور میشم تو باز میای میگی ابجی سوپورم
مرسی نازنینم تو چطوری؟
خدا نکنه مرسی تو که میای خستگیم در میشه
منم خوشحالم رفتم
مرسی کلی انرژی میگرم با اس های تو
مهسا میام گوشهاتو میبرم ها الان چند وقته بهت میگم بشین بخون
افرین بخون
فدات شم من عزیز دلم منم دوست دارم / تو هم مواظب خودت باش

حامد 1389/09/19 ساعت 12:26 ب.ظ

درود
به نظر کار خیلی سختی میاد ولی مثل اینکه خودت دوسش داری ، پس کار جدید مبارک !
من خودم آدم کاری نیستم ولی از آدمای اهل کار خوشم میاد
ایشالله با همین انرژی که شروع کردی بتونی ادامه هم بدی!

درود بر مرد بزرگ
سخت که خیلی سخته ولی عشق می خواد / ممنون از تبریکتون
ای بابا اصلا بهت نمیاد که کاری نباشی اقا حامد عزیز
مرسی اگر شما ها هم همینجوری به انرژی بدین حتمی ادامه میدم

دریچه 1389/09/19 ساعت 02:43 ب.ظ http://www.bisheyeeshgh1.blogfa.com

پس کلی حال کردی

اره چون حیون راحت شد

سینا 1389/09/19 ساعت 03:40 ب.ظ http://omide-ma.blogsky.com

چقدر باحال
دامپزشکی هم خیلی هیجان داره ها

اوهم
خیلی زیاد

مهرداد 1389/09/19 ساعت 10:28 ب.ظ http://manam-minevisam.blogsky.com

حیوونا هم عجب مریضیایی میگیرنا!!!!!!!!

ما هم دوست داریم

اره خب اونهام یه نوع از موجودات خدان دیگه
مرسی عزیز دلم

شمس 1389/09/19 ساعت 10:50 ب.ظ

سلام جیگری
خوبه دیگه همینطوری تخته گاز برید تا چندی دیگه حیونا یه چیزی کم دارن
مراقب دکتر باش دستش رو نبره اشتباهی
خوب خوشحالم که خوشحالی
حیوانات هم که حسابی دوست دارن و حجرفت رو گوش می کنن
موفق باشی عزیز دلم

سلام تمام وجودم
اره خب
هستم کمکم داره مثل جراح دیوانه میشه
منم خوشحالم که با خوشحالیم خوشحالی
خب آخ دوسشون دارم دیگه
مرسی

دوباره سلام
خسته نباشی خانم روح ...
باید کار سخت مشکلی باشه .. خدا عوضتون کنه .. ببخشید بده که این حیوانات زبون بسته رو جانی تازه می دید ...
باید کم کم با زبان این حیوانات هم اشنا بشی ها خیلی به کارت میاد ...
ما هم دوستت داریم ...

سلامی دوباره
ممنون حالا چرا روح؟؟؟
مشکل که بعله... حالا به چی عوضم کنه.. خدا ببخشه ما چی کار هستیم... انقدر دلم براشون میسوزه وقتی می بینم درد می کشن
کم کم ک نه من از دوسالگی زبون حیونها رو می فهمیدم پس فکر کردی برای چی دکتر دوباره ازم خواست برم اونجا چون حیونا با حضور من آروم میگیرن... بعله به کار که میاد هیچی بد بختم می شم همش باید نازشون رو بکشم

مرسی عزیزم

سعید 1389/09/20 ساعت 10:02 ب.ظ

آها الان فهمیدم کارت چیه
ترمیم و صافکاری نقاشی سگهاست
ببینم سگ بیچاره دستش غده داشت قعطش کردین
خب این چه کاریه بدبخت رو میذاشتین با همون دست غده دارش زندگی کنه دیگه

بعدشم اگه اونیکی سگه حق انتخاب نداره...؟
چرا رحمش رو دروردید؟
شاید خودش دوس داشته باشه حامله بشه و تولید مثل کنه
واقعا که

خب به سلامتی
نه فقط سگ تمام حیون ها
اره چون سرطانی بود
نمی شد میمرد برای زنده موندن خود سگ بود
خوب برای اینکه با برادرش تو یک جا زندگی می کنن نسلشون یه چیز بی خودی در میومد
دیگه اینجا میل اون نیست

سلام
واقعا چرا روح ؟من نمیدونم برا چی این جمله رو گففتم ؟

نه همین جوری خوبی .. عوض نشی بهتره ..
چه خانم دکتر مهربونی .. خدا خیرتون بده .
باید اسمتون رو تو کتاب گینس ثبت کنن و یا تو سازمان یونسکو ثبت جهانیتون کنن امیدوارم که تو کارت همیشه موفق باشی

قربونت

سلام به روی ماهت
نمی دونم ؟ خب پس پیدا کن پرتقال فروش رو
مرسی ... باشه عوض نمیشم
مهربونی از خودتون.. مرسی عزیزم
علی تو هم منو گیر اوردی ها میزارم تو کاست ها
منم برات آرزوی بهترین ها رو دارم
فدات

سلام به روی گلت


تو کاسه من .. خوب بذار بینم چی میذاری من یه قلب میخوام دوتا چشم یه زبون کم حرف ... یا یکم پاچه .. فقط پاره نباشه لطفا
مرسی عزیزم
خدا نکنه .. قربونت

سلام به روی ماهتت
کاست کجاست خوب... اووووووووو چه خبر می خوای اصلا پاتیل رو برات بزارم
فدات

سلام عزیزم
همینجاست دیگه .. بذار توش
نه دیگه مثل تو اینقدر هم شکمو نیستم ..
قربونت

سلام نازنینم
باشه ... چی رو بذارم توش
قول میدی؟؟؟
وای لپشو نگا

سلام جیگرم
هر چی که دوست داری ...
قول میدم .. مردونه
سرخ شدن .. از بس که عشق می ورزی تو به من

سلام عزیزم
من خیلی چیز ها دوست دارم...
خب باشه ...
وایی سرخ شدن کیا؟؟؟ ... خب دیگه نمی تونم چیز دیگه ای بورزم


مثلا چی دوست داری؟
مرسی
آره معلومه .. ممنون از این همه ورزیدن .. یکم من رو هم ورز بده


دوست پسرم رو دوست دارم
خواهش
تو خودت ورزیده هستی

خوش به حالش ...
من ورزنده هستم ...

اره خوب
یعنی چی اینی که گفتی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد