صدف

درُ دانه ء صدف همیشه مروارید سفید نیست

صدف

درُ دانه ء صدف همیشه مروارید سفید نیست

عکس خودم

خواستم یکی از عکسهای خودم رو بزارم  

 

برای اون های که می خوان بدونن من چه شکلی هستم 

 

 

 

پیدام نکردین؟!؟ 

 

خوب معلومه که پیدام نمی کنید چون خودم پشت دوربینم و دارم عکس می گیرم

نظرات 18 + ارسال نظر
قاصدک 1389/09/21 ساعت 03:30 ق.ظ

سلام ونوس عزیز

یاد یه بابایی افتادم که این مواقع بهم میگفت:

یخ کردم..یخ...نگی

سلام قاصدک عزیز
یادش بخیر اون بابایی رو
خب لباس گرم بپوش

مهرداد 1389/09/21 ساعت 11:21 ق.ظ http://manam-minevisam.blogsky.com

حالا چرا تو پاییز عکس گرفتی!
من پاییز دوست ندارم

ولی جدا قشنگ عکس گرفتیا

خب من خودم دختر پائیزم
یعنی منم دوست نداری؟
مرسی تقریبا رو زمین دراز کشیدم

حامد 1389/09/21 ساعت 12:00 ب.ظ

درود
اصلا بهت نمیومد این شکلی باشی!(این عکس خیلی قشنگه !)

درود فراوان بر حامد عزیز
خب تو چطوری منو دیدی!!! خودم خیلی دوسش دارم

مهسا 1389/09/21 ساعت 05:44 ب.ظ http://www.mahsash.blogfa.com

سلام به اجیه خچمله خودمممممممممم
خوبی اجی جونم؟ الان که سر کاری از راه دوووور خسته نباشید بهت میگم و یه عالمه ماچت میکنم بوووووووووووووووووووووووس
افلین اجیه هنرمندم هم عکس گرفتنت هم نقاشیات 20 20 20
بوووووووووووسمت دالم خیلی زیاد تا مفاظبه خودت باش فهلا

سلام عزیز دلم
من خوبم / تو چطوری؟ مرسی عزیزم ولی من وقتی میام خونه کامنت هاتو می بینممرسی عزیزم حسابی خستگیم در رفت
مرسی تو هم ۲۰۰ هستی
منم دوست دارم خیلی خیلی زیاتا تو هم مواظب خودت باش


آپم...
البته
آخرین آپ......

ا
منم آپم ها
باش

سینا 1389/09/21 ساعت 07:16 ب.ظ http://omide-ma.blogsky.com

سلام
کارتون عالیه
خیلی خیلی خوب عکس گرفتین.من از پاییز خوشم می یاد.

سلام
ممنون
نه بابا اینجوری هام نیست! منم عاشق پائیزم

سلام بر دختر پاییز
چطوری؟ خوبی؟
بالاخره رونمایی کردی از عکس خودت ... این بهترین سورپرایزی بود که داشتم .. مرسی خوشگل که نه اما زشت هم نیستی حالا بزن زیره گریه ..
من که پیدات کردم .. سوک سوک

خیابان قشنگی رو برای ثبت هنرت انتخاب کردی .. زیباست ..
کیف میده تو این خیابون قدم بزنی و خش خش برگها گوشت رو نوازش بده ..
خانم شما از هر انگشتتون یک هنر میریزه ... حرفی برای گفتن نمی گذاری .. یه دستی هم روی سر ما بکشی... شاید یه کاری هم ما کردیم ..


سلام علی جان
من خوبم / تو چطوری؟
دیگه چه کنیم ... خواهش برو بچه میام میزنمت ها وا برای چی گریه کنم سرت جیغ میزنم
قبول نیست تو چشم نزذاشتی... از اول
کوچه خودمون بود هر پائیز همین شکلی میشد ... اوهم...
اره والا ولی یوهو از زیر برگها مارو جوجه تیغی و انواع حیون ها از زیر پات فرار میکردن....
نه بابا ما از هر هنرمون یه انگشت میریزه... نگو که دیگه نمی خوای حرف بزنی... وا علی یه حرفها میزنی ها تو فقط بیا مدل شو

سعید 1389/09/22 ساعت 11:42 ق.ظ http://biqarar.tk/

سلام
شطولی؟
خیفی؟
بابا عکاس......!
فقط یکم دوربینت ضعیفه
وگرنه عکاس حرفیی هستی

خودتم که خیلی خوشگلی

سلام سعید جان
منم خوبم تو چطوری؟
اره
کو عکاس من ونوسم
اره خب با وبکم گرفتم
قربان شما
مرسی عزیزم

مهرداد 1389/09/22 ساعت 03:00 ب.ظ http://manam-minevisam.blogsky.com

من فصل پاییزو میگم...
یه جوریه!!
هیچ وقت در این فصل من نرمال نبودم!!!!

شما فرق داری

اهان
خیلی خوبه البته سلیقه ها با هم فرق می کنه
خب پس مشکل از جایی دیگه است
مرسی عزیزم

سلام عزیزم ..
من خوبم شکر. ..
دست بزن هم که داری .. به به .. داری ترسناک می شی .. جیغ جیغو هم که هستی .. چه شود .. خدا به خیر کنه
داری جر زنی می کنی ... من قبول ندارم .. نوبته تو ..

کوچه قشنگی دارین .. کدوم محله است ؟
خوب انگار معلوم شد پس به نظرم نزدیک جنگلهای آمازون باید باشه ..
باشه .. ارزش دیدن داره باز ...
واقعا هنرمندی .. من میدونستم ..
حرف نزنم .. مگه میتونم .. اصلا سکوت در برار هنر شما یعنی توهین .. حالا میخوای باز ساکت باشم و حرف نزنم ؟

با این اخلاقی که تو داری جیغ و دست بزن من میترسم بیام مدل شم چیزی ازم نمونه ...

سلام عزیز جان
خب خدا رو شکر
پس چی .. تازه پای بزن هم دارم... ترسناک اونم من؟؟؟ جیغ که نه فقط از نوع بنفشش.. امیدوارم
نخیر دستت رو بکش ... همین که هست .. نخیر ///

اره داشتیم .. شهرک خانه تو کرج..
نه یکم انور تر..
اره خب...
واقعا داری شرمندم می کنی... بس که ماهی
اره دیگه ... تو می تونی... اختیار دارین... اره

نترسم چون با مدلم کاری ندارم

راستی این آدرس وبلاگت رو درست کن وقتی می خوای کامنت بدی .. یه ویرگول به جای نقطه گذاشتی که میره رو اعصاب ادم .. جان من درستش کن ... باشه

چشم عزیزم حتما درستش می کنم / راستی مگه خودت ادرسم رو نداری حالا چرا قسم میدی گفتم چشم

سینا 1389/09/23 ساعت 12:46 ب.ظ http://omide-ma.blogsky.com

از اینکه گفتم این عکس خیلی عالیه اصلا اغراق نکردم.
نوع گرفتن عکس و اون فاصله ی دوری رو که نشون میده خصوصا وقتیکه برگا هم روی زمینن حرفای زیادی برای گفتن داره

مرسی لطف داری
اره من خودم عاشق پائیزم این عکس رو هم با بدبختی گرفتم تقریبا رو زمین خوابیده بود چون زمین خیس بود نمی تونستم راحت عکس رو بگیرم

دوباره سلام
بلا به دور .. چقدر تو علی رغم هنرت به مسائل رزمی هم علاقه داری ... آفرین
خوب اینجوری اگه باشه باید با کلی تجهیزات بیام سراغت .. آماده باش باید باشم ..

خیلی پر رویی .. نوبته تو .. جر زنی نکن دیگه .. اصلا میخوای یکی دیگه چش بگذاره دوتایی بریم قایم شیم

اسمش رو تا به حال نشنیده بودم .. کجای کرج میشه؟

خوب خداروشکر که با مدل هات کاری نداری .. خیالم راحت شد .. می ترسیدم زنده بر نگردم ..

سلام به روی ماهت
مرسی... آخ در سنین کم رزمی کار بود مرسی
نه دیگه گفتم با تو کاری ندارم فقط یکم می کشمت بالاخره اماده باشم یا میشی؟؟؟؟ تکلیف منو مشخص کن
پرو روی از خودتونه ... نخیر ببین من خستم ... جر نمی زنم دیگه ببین دیشب من چشم گذاشت حالا نوبیت تو..اره اینم میشه فقط کی چشم بزاره
جاده ملارد
اره دیگه اگر با مدل کار داشته باشم خسته میشه دیگه درست نمیشینه تا بکشمش خب پس مگه میشه اول نقاشیت می کنم بعد می کشمت

سلام عزیزم
آره یادمه گفته بودی پسر بودی
یه کمو میتونم تحمل کنم .. باشه .. میشم .. تکلیف مشخصه سه بار از حسنک کجایی می نویسی .. کتابت هم مثل کبری زیره درخت نمیندازی .. بی تربیت

مرسی .. لطف داری شما .. خوب میخوام خستگیت در بره دیگه .. منم گذاشتم دیگه خوب یکی بذاره دیگه .. ما بریم حالا قایم شیم ...
اوکی ..
بس که تو حرفه ای هستی .. پس من میام برا مدل شدن ..
ای بابا .. باشه حالا تو نقاشی ما رو بکش .. تو همینجوری ما روکشتی دختر

سلام جیگر
خب پس دیگه
خب پس تحمل کن .. افرین ... حتما... خیلی بدی خب من خسته از سر کار بر می گردم تو باید اینجوری تکلیف بهم بدی
بیتربیت دیگه
خوااهش ... لطافت از خودتونه... ممنون و واقعا هم در میره .. چیرو گذاشتی... آهان چشم رو گذاشتی خب ببین به حسنی بگو بیاد چش بذاره اوکی....
قربونت برم ... خب من منتظرم ها .. بدو
بابات رو چی کار داری... چشم ... خب پس تو دیگه الان جون نداری

با منی .. اگه جیگری مونده باشه .. تیکه تیکش کردی
ما مخلصیم ..
نمی تونم ... نه ... خسته باشی .. باشه پس باید تنبیه شی ..
ممنون لطیف جان ... بله دیگه با من که باشی راهی جز رفتن نداره .. بابا چشم رو میگم گذاشتم .. آهان این شد یه حرف حسابی .. ایول .. خوب بیا بریم قایم شیم .. بدو ..

داری گولم میزنی دیگه .. بدو...
بابا الان خوابه ... هیس .. بیدار بشه بیچارمون میکنه
چشمت بی بلا ... جونم رو بده ..

نه با همسایم .. علی فقط شوخی بود .. خوب کردم اصلا
چاکریم...
تو می تونی ... سعی کن ... اره ... خست که هستم از خودم از زندگیم از دکتر ها از همه چیز هر جور راحتی ولی اگر تنبیه کنی بد میشه ها
خواهش لطافت جان... بعله .... اهان .. خب پس ... اوهم .. بدو بریم
نه خودت گول می خوری باشه ...
خب پس یواش حرف بزن دیگه
مرسی عزیزم .. دادم دیگه

این شد یه چیزی ... واقعا ... حالا خودت باید بچسبونیش بهم .. بی رحم
نوکریم
نه .. نمی تونم ... چرا آخه ؟ چی شده ؟ مثلا چی میشه ؟
بدو بریم ...
تو که استاد گول زدن .. من اصلا با تو نمیام قایم شم .. می ترسم
یواش .. لباتو بیار دم گوشم ..
خواهش .. دکتری دیگه .. کارت اینه که جون اینو و اونو بهشون برگردونی .. مثل من

من رحم دارم
بزن بریم

بابا با رحم ..
حالا که اینجوری شد بزن بریم ...

دیگه چه کنیم
بریم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد