صدف

درُ دانه ء صدف همیشه مروارید سفید نیست

صدف

درُ دانه ء صدف همیشه مروارید سفید نیست

پریشانی

ممنون برای همراهی همهء دوستان 

 


بعد از سال تحویل و آپ جدید با چشمان خیس  

 

سوار رخشم شدم و راهی بهشت زهرا 

 

خوب رفتن مشکلی نبود فقط من یکم ریختم نا جور بود 

 

خوب بر گردیم یکم عقب تا متوجه منظورم بشین 

 

من یه شال قرمز دارم که خیلی باهش راحتم 

 

یه کفش و کیف قرمز هم دارم که چند روزی میشه ازشون استفاده میکنه

 

یه ژاکت قرمز هم دارم که همیشه تو ماشینِ برای سرما 

 

حالا داشته باشین تیپ منو رفتن به بهشت زهرا 

 

مانتو و شلوارم مشکی بود  

 

نزدیک قطعه که شدم انقدر هوا تاریک بود که سه بار از سر قطعه تا تهش رو رفتم 

 

بالاخره موفق شدم و یه تیکه موکت تو ماشین بود انداختم زمین نشستم روش 

 

دیدم خیلی هوا سرده ژاکتم رو انداختم رو دوشم 

 

کفش هام رو دراوردم که راحت بشینم کیفم رو گذاشتم اونورم 

 

کلا چون عادت دارم یه چیز بکشم رو صورتم که گریه کنم دو طرف روسریم رو کشیدم جلو 

 

شروع کردم با درد دل کردن و حرف زدن و گریه کردن یوهو یه صدا منو به خودم اورد  

 

بر گشتم دیدم مردم دارن سر خاک عزیزانشون میرن 

 

به کار خودم مشغول شدم و دیگه همجام بی حس شده بود  

 

ذهنم کار نمی کرد سوار ماشین شدم که بر گردم خونم 

 

اول که تو بهشت زهرا گم شدم که یوهو یه در خروجی پیدا کردم  

 

رفتم بیرون حالا هرچی نگاه می کنم می بینم خیابون برام آشنا نیست  

 

خلاصه انقدر رفتم تا یه ماشین راهنمایی رانندگی پیدا کردم  

 

ازش پرسیدم می خوام برم تهران سمت خیابان نواب  

 

گفت خانم چرا اینوری اومدی باید دور بزنی 

 

راستی فکر کنم پلیسه یکم ازم ترسید چون وقتی خودم رو تو آینه دیدم  

 

خودم از خودم ترسیدم چه برسه به اون آخه 

 

ریملم ریخته بود زیر چشمم سیاه شده بود چشمام هم خون گرفته قرمز

 

خلاصه با بدبخیت راه رو پیدا کردم نفهمیدم چطوری رسیدم خون ولی  

 

الان خوشحالم که با اون حال و با اون قیافه رسیدم خونه الان  

 

اینجا کنار شما عزیزانم


می خوام بی حرف پیش تا آخر ۱۳ با شما ها باشم
نظرات 10 + ارسال نظر
parisa 1390/01/02 ساعت 03:04 ق.ظ http://crayon.blogsky.com

...salammmmm.khoshhalam ke weblogeto peyda kardam!ke minevisi!

سلاممممممم
مگه وبلاگم گم شده بود؟ راستی شما؟؟؟؟

ایشالا 90 سال خیلی خوبی باشه واست..

برای تو هم سال خوبی باشه عزیز

سینا 1390/01/02 ساعت 09:46 ق.ظ http://omide-ma.blogsky.com




سلام خانم پریشان
چطوری؟خوبی؟
خدارو صد هزار مرتبه شکر که پیدا شدی
وایسا ببینم تو گفتی یه صدا تو رو به خودت آورد بعدش گفتی مردم داشتن می رفتن سر خاک عزیزاشون ... صدای مردم یه صداست ؟ هان فیلم و ترسناک کردی ما گفتیم الان یه نفر از تو قبر پشتی بلند شده داره صدات می زنه ...

خدا همه ی رفتگان رو بیامرزه

خب یعنی تا سیزده میخوای بترکونی وبلاگ خاک گرفته ات رو ..
ببینیم و تعریف کنیم ...
شروع خوبی بود ... امیدوارم ختم به خیر بشه

سال خوبی داشته باشی .. مواظب خودت باش

سلام علی جان
ممنون بد نیستم تو چطوری؟
اره والا
نخیر وقتی تو تاریکی واد بهشت زهرا میشی و انقدر غرق خودت میشی که گذر زمان رو نمی فهمی با سر و صدای اطرافته که می فهمی کجایی و داری چی کار مر کنی از اینجور چیزها نمی ترسم آخر تمام اینا ها مرگه و من هم از مردن نمی ترسم

آمین
خاک که نگرفته ولی سعی می کنم
تعریفی که نیست برادر دیدنیه و خواندنی
منم همنطور امیدوارم
همچنین .. تو هم مواظب خودت باش

زیتون 3002 1390/01/03 ساعت 10:38 ق.ظ http://zatun3002.persianblog.ir

مهرداد 1390/01/03 ساعت 09:52 ب.ظ http://manam-minevisam.blogsky.com

یعنی بهشت زهرا اینقدر بزرگه که گم شدی دیگه توش!!!!!!!!
والا گلزار شهدای اینجا دوتا در داره!!!
از یکی که فقط ادم میره... میمونه یه در که از همون که میای از همون باید بری!!!!!!

اره خوب خیلی بزرگه
خوب اینجا از هر چهار طرف درد داره
خوب اینجا از هر دری بری می تونی از یه در دیگه هم خارج بشی ولی فقط از یه جا هست که ادم میره توش و از همون در هم باید بیاد بیرون

سلام
منم خوبم ممنون
می بینم خوب تو خودت غرق می شی ها ... کاش منم میتونستم اینجوری بشم ولی می ترسم خفه شم چون شنا بلد نیستم
عجب دختره نترسی .. ماشالله
سعی کن ما رو هم خوشحال کن ... خسته نباشی .. تا الان که عالی بوده ..

موفق باشی

سلام
خوب خدا رو شکر
دیگه چه کنیم ... خوب اصلا ترس نداره که خودت رو بسپار به جریان خودش میبردت
از اولش هم نترس بودم .. ماشالله به شما
چشم فقط چه جوری؟؟؟ خسته نیستم ... ممنون.
موئید باسی

سلام
کاری که نمیخواد بکنی یکم یادمون بده ... به کجا می بره ؟
نه خوشم اومد .. من کلا با از ادمهای نترس خوشم میاد ..
خوشحال کردن من که کاری نداره .. با یه شاخه گل هم خوشحال می شم انگار دنیا رو بهم دادن .. می بینی چقدر من

زنده باشی

سلام به روی ماهت
خوب آخه تو همش فرار می کنی از زیر کار... حالا دیگه
خوشحالم ... منم از آدم های راست گو خوشم میاد
ا راست می گی ... خوب یادم باشه یه دست گل برات بفرستم ... اره می بینم چقدر قرمز شدی
پاینده باشی

سلام
من .. اصلا یادم نمیاد از زیر کاری فرار کرده باشم .. اونم وقتی کارفرما شما باشی ..
دست شما مرسی ..
والا .. میخوای منو با یه دسته گل ذوق مرگ کنی ... همون یه شاخه کافیه خودش کاره یه باغ گل رو می کنه .. البته همین نیت شما خودش کلی ارزش داره .. مهم فرستادن گل نیست
می بینی که بس که خجالتیم

راستی کل وبلاگم رو زیرو رو کردم چیزی پیدا نکردم از بی ادبیم ؟ میشه کمکم کنی .. کی من همچین حرفی زدم .. که شک دارم همچین چیزی گفته باشم ...
من گشتم نبود .. زود بیا وبلاگم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد