امشب خواست دوستی عزیز و نازنین را اجابت می کنم
پس دو پست رو را با هم بخوانید( با تشکر فراوارن)
کاش می توانستم در آغوشت با قلبی آکنده از درد
و جگر به خون نشسته لحظه ء سر بر شانه هایت نهم
تا با نجوای نورانیت یادم آری که همیشه در کنارم هستی
و مرا با خود خواهی برد تا طعم لذت بخش
آغوشت را با تمامی جانم حس کنم
دیریست که ثانیه ها و دقیقه ها و ماه و سال ها را
لحظه شماری می کنم تا معشوقم را در آغوش گیرم!
زجام شراب محبتت جرعهء نوشم و ز عشقت لبریز گردم
دستان سردم را به دستان پر مهرت سپارم
و ذهن آشفته ام را ز وجود تو آرام سازم
که سر منشاء تمام خوبی های جهانم هستی
تو را ز وجود خود بیشتر از پیش می خواهم
که من عاشق و شیدای تو ام ای معشوق همیشه حاضر
خداوندا این عشق ملکوتیت را ز من دریغ مساز
که دیگر نمی توانم تاب آرم
۱۳۹۰/۵/۲۵
۲۳:۵۵
ونوسم
عزیزم
عزیزدلم
مرسی،خیلی خیلی مرسی
ونوس نمیدونی چقدر دعات بهم چسبید
امیدوارم بپذیرِ هم از تو هم از من
نمیدونی ونوس که امشب خدا چه لطفی بهم کرده هنوز تو شوکم،یه چیزی مثل معجزه بود و دعای تو تکمیل کرد توجه خدا به منُ
ممنونم از صمیم قلب ممنونم
جون دلم
نازنینم
خانومی
خواهش می کنم! کاری نکردم
نوش جونت خانمی
انشالله خدا کریم تر از ذهن من و ماست
الهی بگردم انشالله که خبر بوده ! شک نکن که همیشه خدا با ماست
خداوند همیشه به فکر بنده های خوبش و بوده
خواهش می کنم نازنینم
خووووووش بحالشون
مال تو هم میتونه باشه گلم