صدف

درُ دانه ء صدف همیشه مروارید سفید نیست

صدف

درُ دانه ء صدف همیشه مروارید سفید نیست

مغز تهی

ای بابا  تو هم؟ 

 

بی خیال باش این که نشد 

 

باشه حتما بهش میگم 

 

نه جان من اینجوری میگی ناراحتم می کنی ها 

 

باشه ! سلام برسون 

 

خدا حافظ! 

 

بوق 

 

اینم یه مکالمه یک طرفه که انطرفش معلوم نیست کیه 

 

از صبح فقط همین چند کلمه تو ذهنم مونده  

 

از وقتی بیدار شدم هر چی فکر می کنم کی بود اون موقع صبح بهم زنگ زده یادم نمیاد 

 

شمارش هم برام ناشناس بود 

 

چند بار گرفتم ولی انگار از یک تلفن عمومی بود  

 

جالب که یادم نمیاد شخصی که باهش حرف زدم مونث بود یا مذکر

 

دیگه کم کم دارم حافظم رو میدم به نون خشکی جاش سنگ نمک بگیرم 

 

دلم لک زده واسه حافظه قویم  

 

اگه همینجوری پیش برم آرتوروز مغزی میگیرم 

قاصدک
1389/06/14 تایم 03:14
سلام ونوس عزیز
زیاد خودتو اذیت نکن.چون منم وقتی خوابم یکی زنگ بزنه باهاش کلی حرف میزنم اما بعدا که هوش و حواسم میاد سر جاش هیچی یادم نمیاد
چندسال پیش یکی از اقوام زنگ زد(اتفاقا ماه رمضان هم بود)
دور از جونتون.خبر فوت یکی از اقوام عیال را داد و منم متاثر شدم.کسی خونه نبود و چون تاصبحش بیدار بودم بعداز تلفن باز خوابم برد.غروبش که نزدیک افطار بود دور هم جمع بودیم.اما همش باخودم میگفتم:چه خواب عجیب غریبی دیدم هاااا.
به اهل بیت چیزی نگفتم تااااا اینکه خودشون گفتند:خبرداری پسر عمه م فوت کرده؟؟!!.گفتم پس خواب نبوده؟؟.اره.من صبح باخبرشدم بگذریم..
اهان اینم بگم تا ذهن تون زیاد پراکنده نشه که کی بوده زنگ زده..برا همین میگم که: من نبودم هااا.گزینه دیگری را روش زوم کنید
شب و روزت خوش..یاعلی مدد
اولا ممنون و:
سلام عزیز جان
اذیت که نمی کنم ولی خب یادم نمیاد خب جای شکرش باقیه با اون اخلاق قشنگه جواب نمیدین
خدا رحمت کنه ایشون رو ولی خیلی با حالی
اون که بعله خب اگر شما بودی از پیش شماره می فهمیدیم
شب و روز شما خوش
مهسا
1389/06/14 تایم 04:01
سلام
ممنون
نه بابا
اینجوریاام نیست که
ای بابا
باشه
ببین اجی هر چی باشی بهتر از منی
من خیلی خلم
اولا ممنون و:

می خواستی همش رو بذاری
اختیار داری خانم طلا
مهرداد
1389/06/14 تایم 05:13
عجب!!!
یعنی نمیدونی با کی حرف زدی؟؟

برا منم پیش اومده ولی دیگه میدونستم مذکر بود!!!!!!
اولا ممنون و:
اره
نه والا خب اگه می دونستم
خب بعله
عرفان
1389/06/14 تایم 13:56
قدمت پاک وپراز بوسه ی خاک.....ردپایت پرشدازعطر خوش خاطره ها .....سربزن برمن وتنهایی من.....تاپراکنده شود عطرتو در کلبه ی ویرانه ی من.
اولا ممنون و:
بشین تا بیام
حامد
1389/06/14 تایم 17:04
درود
واوو !!
ببین کی این مدت به من می گفته فراموشکار!!!!!
اولا ممنون و:
صد درود
ایییی
خب شما هم جای من بودی تازه خوابت داشته عمیق میشده چیزی یادت نمی موند
سعید
1389/06/15 تایم 01:40
سلام
خوبی؟
شاید بامن حرف زدی
چون من دیشب با چند نفر حرف زدم ولی اصلا یادم نیست کیا بودن
خیر سرم یه شب اومدم زود بخوابم تا صبح هر نیم ساعت یکی اس میداد یا زنگ میزد
نزدیک انتخاب واحده دیگه
از این به بعد تماسهای نیمه شب من شروع میشه که آقا چه کنیم..........!
اولا ممنون و:
سلام
من خوبم تو خوبی
نه بابا جدی؟
خب شب نبود که صبح بود زنگ زد
وای خب خاموش کن اون لامصب رو
واه واه
چم چاره
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد