این پست مربوط به من نیست !(از اش خوشم اومد)
یکی از مواردی که توجه من را خیلی جلب میکند، تفاوت روشهای تربیتی والدین
غربی و شرقی است. نتیجه مشاهداتم هم در یک جمله خلاصه میشود: "والدین شرقی خود
نیاز به یک تربیت اساسی دارند.."
1- بعنوان مثال بچه غربی سرفه میکند. مادر یک دستمال درمیآورد و به بچه
میدهد
بچه شرقی شدید سرفه میکند. مادر به او میگوید: "نکن". بعد هم بچه را دعوا
میکند. بچه حالا علاوه بر سرفه کردن، زِر هم میزند..
2- بچه غربی غر میزند و نمیخواهد از مغازه بیرون برود. پدر به او میگوید که
راه خروج را بلد نیست و از بچه میخواهد خروجی را نشانش بدهد. بچه یورتمه کنان
بطرف در میرود و خوشحال است. احساس میکند کار مهمی انجام میدهد.
بچه شرقی غر میزند و نمیخواهد از مغازه بیرون برود. او را بزور و کشان کشان
بیرون میبرند. بچه زِر میزند.بچه شرقی غر میزند و نمیخواهد از مغازه بیرون
برود. قربان صدقهاش میروند و وعده شکلات و بستنی میدهند. بچه رشوه را قبول
میکند. همچنان غر میزند و از مغازه خارج میشود. مشغول چانهزدن بر سر تعداد
بستنی است.
3- بچه غربی در مدرسه دعوا کردهاست. داستان را برای مادر تعریف میکند. مادر
گوش میدهد، اما عکسالعملی نشان نمیدهد.
بچه شرقی در مدرسه دعوا کردهاست. داستان را برای مادر تعریف میکند. مادر
درحالیکه سعی دارد باقیمانده غذا را از لای دندانش بیرون بکشد، گوش میدهد. به
بچه میگوید: "اون فقیره. واسه همین بیتربیته. تو باهاش بازی نکن!" ( من غرق
در منطق و فراست این جورمادرها شدهام!!)
4- بچه غربی بستنی میخورد. مادر به او دستمال میدهد تا دهانش را پاک
کند.
بچه شرقی بستنی میخورد. مادر دور دهانش را پاک میکند.
5- بچه شرقی زر میزند. مادر دعوایش میکند. پدر به مادر میتوپد که بچه
را دعوا نکن. بچه لگدی حواله پدر میکند. مادر میخندد. پدر بچه را دعوا
میکند. بچه شرقی زر میزند. باز هم به او وعده و رشوه میدهند(بچه غربی
کلاً زیاد زر
نمیزند)
6- بچه غربی زمین خوردهاست. بلند میشود و به بازی ادامه میدهد.
بچه شرقی زمین خوردهاست. مادر توی سرش میزند و "یا امام رضا" میگوید. بچه را
بلند میکند و مثل کیسه سیبزمینی میتکاند. بچه میترسد و جیغ میکشد. مادر
گونه میخراشد. هر دو مفصل هوار میکشند. بعد بچه میرود بازی کند. مادر آینه
درمیآورد تا آرایشش را کنترل کند.
7- در مطب دکتر حوصله بچه غربی سر رفتهاست. مادر از کیفش کاغذ و مدادرنگی
بیرون میآورد. بچه مشغول میشود.
در مطب دکتر حوصله بچه شرقی سر رفته است.. مادر کاغذ و مداد رنگی ندارد. یک
صورتحساب از کیفش درمیآورد. یک خودکار ته کیفش پیدا میکند. اول کلی "ها"
میکند و نوک زبانش میزند تا بنویسد. بچه دو خط میکشد. رنگ ندارد و جذبش
نمیکند. از جایش بلند میشود تا دور اتاق چرخی بزند. مادر مثل گرامافونی که
سوزنش گیر کردهباشد، لاینقطع میگوید "نرو، نکن، نگو، دست نزن، بیا، حرف نزن،
آروم باش، ول کن، به پدرت میگم ...". اعصاب همه خرد شدهاست. دلت میخواهد بلند
شوی و دودستی بکوبی توی سر مادر شرقی !!!
و این ماجرا ها تمام نشدنی است وشاید بهتر باشه بازهم بگیم : والدین شرقی خود
نیاز به یک تربیت اساسی دارند...
بعدا نوشت: نمیدونم چرا بعضی از آدما طاقت شنیدن نه رو ندارن؟؟؟؟
سلام ونوس جان
امیدوارم که حالت خوب باشه.
دوباره باید بگم که من مخالفم
این دست از دنوشته ها ازون نوعی هستن که سعی دارن فرهنگ رو فقط از آن غرب نشون بدن و شرقی ها را بی فرهنگ و نادان.
این کاملا مشخصه که فرهنگ و روشهای تربیتی غرب با رق تفاوت داره و این بخاطر مسائل زیادیه.اما ما نمی تونیم در این مورد بطور مطلق برخورد کنیم.همه متفق القولند که مردمان شرق مردمانی احساسی هستند که عاطفه در بین اونها جایگاه ویژه ای داره و غرب درست برعکس این.
کلا در مورد هر موضوعی که شرق رو بگوبه من باهاش مخالفم
سلام سینا جان
مرسی خوبم تو چطوری؟
با من یا با مطلبی که گفتم
سینا جان حالا من با تو مخالفم چون حقیقت همیشه تلخه یکم از این میهن پرستی که بریم کنار واقعیت پیدا میشه .
من با غربش کاری ندارم ولی تو خود همین کشور به اطلاح فرهنگی چه چیز های رو که خودت به زبان آوردی و غلط بودنش رو هم نشان دادی این خانه از پایه ویران است پس چرا نکوشیم که درستش کنیم؟؟؟ هان هان
کلا از این به بعد من هم شرق رو که نه فقط کشور خودمون رو می کوبم
درجواب سیناهم بگم نیازبه نشون دادن نیست تحجرازسروروی مسولین خرافاتی کشورمی بارد تیترروزنامه شده جن ورمال وتحجروخرافات و...دوتاحزب بودتعطیل کردند اگردروغ بودسن سرطان انهابالای ۵۰سال وسن سرطان مردم ما زیر۲۰سال نبود اینورئیس انجمن علمی سرطان گفته
باعلم باید زندگی کرد گروه گروه یک رمال فرتوت زنان راتیغ میزند باشون ازدواج کند مالشون میبره ومیره
این هم شد زندگی یاتوی صندوق نظرات مترو بجای امام زاده دسته اسکناس می اندازند
سینا جان تحویل بگیر
سادست؛چون دوست ندارن نه بشنونن!!هممون اینجوریم حالا بعضیا بروزش میدن و میشن مصداق این پینوشت تو و بعضیا بروزش نمیدن.
درودبیکران.
مطلب جالبیست ولی .....من چی بگم آخه!!!نه مادرم نه بچه دارم نه روانشناسم نه......کلا کاره ای نیستم
ساد نیست چون آدمها توقع دارند که همه بهشون جواب مثبت بدن و عکس العملشون جالب ترِ
دورد فراوان بر شیما بانو
موافقم .... هرچی دوست داری!!!! مادر که داری بچه هم بودی عقل هم داری عزیز دلم ... اگر قرار بر این بود که همه بگن من کاره ای نیستم که فرهنگون همینجوری باقی میمونه
درود
با این مورد 5 خیلی حال کردم، ولی در کل با این روش تربیتیی که در ایران(شرق) هستش بیشتر موافقم!!! فقط به جای اون وعده و رشوه باید تنبیه فیزیکی جایگزین بشه !!!
چون نه شنیدن خیلی سخته !!!
درود بیکران بر شازده عزیز
بسی جای خوشحالیست! کلا تو موافقی بچ رو بزنی له لوردش کنی تا بزرگ بشه
بستگی داره از کسی و برای چی بشنوی!!!!
من کارم از وقتی شروع میشه که مادر بشم.و البته که به روش شرقی با کمی اصلاحات بچم تربیت میکنم.
به قول بابا خدا بیامرزم خدا مادرش رو بده بچه دار شدن کاری نداره ! صبر می کنیم تا زمانی که شما بچه دار بشین شیما بانو
سلام
بابا شرمنده کردید...سری به رعیتتون زدید و حالی از فقیر فقرا کردید...
خدا بد نده....خب اگه مقرری و حق اربابیتون رو میخواستید میفرمودید خودمون میوردیم...چرا خودتون رزحمت کشیدید
درود
دشمنت شرمنده ... چرت و پرت چرا میگی حالا بعد از عمری ما بهت سر زدیم چرا چوب کاری می کنی پسر سعید جان متوجه منظورت نشدم اگر هم شده باشم جوابت رو نمیدم
انشاا....شما دعا کن همسر من کاروبارش روبراه بشه من بچه میارم
روی جفت چشمام حتما دعات می کنم عزیزم ولی بچه نیاری ها
خب باید مینوشتی ایران دیگه!!!
کشورهای شرقی هم فکر نکنم این کارارو بکنن!!!!
یه ایرانه که از اونجا که همیشه باید خاص باشه کارهای اینمدلی خاص هم میکنن خب!
خب این مطلب رو من ننوشتم اولش هم گفتم !!!
موافقم باهت
خوب من موندم که چرا باید بکنه؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام
آبجی ونوس
چرا منو تو این وضعیت قرار میدی
فقط گذشته رو نکوب حال و آینده رو می تونیمن رو پیشینه ی فرهنگ شرقیان خیلی حساسمالبته قبول دارم که وضعیت فرهنگی فعلی در ایران مناسب نیست
درود
داداش سینا
الهی بگردم نبینم گریه کنی
ممنون از نوه ی گلم به نکته خوبی اشاره کردی
اتفاقا گذشته کوبیدن نداره حال و آینده است که باید کوبیده بشه
شرقی هام شرقی های قدیم مناسب نیست؟؟؟؟؟ از این بد تر هم خواهد شد حالا ببین
راستش منم با این خودخواهی بزرگ که به دنیا آوردن بچه ست بشدت مخالفم.....ولی...................وقتی دلبستی و بجای من بودن،ما شدی،این ولی بالارو برات توضیح میدم و تو درک میکنی.
اون دست قشنگه رو بزن به افتخار شیما بانو ... ولی چی؟؟؟؟ من مخالفم شدیدا هم مخالفم مرسی که توضیح میدی ولی من میگم نه دلبستگی خوبه نه وابستگی نه عادت کنار هم بودن خوبه
مرسی که دعا میکنی،خدا خیرت بده خواهر
کوچیک ترین کاریه که می تونم برات بکنم ! ممنون به شما هم خیر و برکت بده
باشه
چی باشه؟
خوب چرا این شکلی شدی پسر؟؟؟؟